فهرست مطالب

نشریه تحقیقات بذر
پیاپی 14 (بهار 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/01/18
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مجتبی جعفری نیا*، محمدرضا هادی صفحات 1-12

    بیوپرایمینگ روشی زیستی برای تلقیح بذور با میکروارگانیسم های مفید می باشد. چمن گیاهی علفی بوده و به عنوان یک گیاه پوششی مهم به شمار می آید و کاشت آن می تواند در جلوگیری از غرقابی شدن و فرسایش خاک در باران های شدید کمک نماید. به منظور بررسی اثر بیوپرایمینگ کودهای زیستی شامل ازتوباکتر، نیتروکسین، بیوسوپرفسفات و تیمار بدون کود به عنوان شاهد بر روی برخی شاخص های جوانه زنی در دو نوع چمن Festucaarundinacea وPoapratensis، آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سال 93-92 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات فارس اجرا گردید. نتایج این آزمایش نشان داد که در مرحله جوانه زنی بسیاری از شاخص ها از جمله درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، ضریب جوانه زنی، میانگین زمان جوانه زنی، بنیه بذر، ضریب آلومتری، طول ساقه چه و طول ریشه چه تحت تاثیر بیوپرایمینگ قرار گرفته است. نتایج مشخص کرد که بیوپرایمینگ با کود ازتوباکتر باعث افزایش 86/287 درصدی میانگین شاخص های جوانه زنی در چمن پوآ در مقایسه با شاهد شده است. این افزایش برای کود زیستی نیتروکسین 96/31 درصد و در کود بیوسوپرفسفات دارای کاهشی معادل 26/25 درصد در مقایسه با شاهد بوده است. نتایج در مورد چمن فستوکا نیز مشخص کرد که بیوپرایمینگ با کودهای ازتوباکتر و نیتروکسین به ترتیب 36/44 و 53/32 درصد میانگین شاخص های جوانه زنی را در مقایسه با شاهد افزایش داده اند و کود بیوسوپرفسفات تاثیری نداشته است. براساس نتایج این تحقیق کود زیستی ازتوباکتر به عنوان موثرترین روش بیوپرایمینگ در مرحله جوانه زنی برای گیاه چمن تعیین گردید.

    کلیدواژگان: چمن، کود زیستی، مرحله جوانه زنی، بیوپرایمینگ
  • لیلا قلی زاده، قاسم پرمون*، اسفندیار شکرپور، هدیه مصنعی، سارا صنایعی صفحات 13-23

    به منظور مطالعه تاثیر اسید سالیسیلیک بر جوانه زنی و رشد گیاهچه های گل گاوزبان، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سال 1391 اجرا گردید. تیمارهای آزمایش، شامل غلظت های اسید سالیسیلیک (0، 700، 1000، 1300 و 1600 میکرومول بر لیتر) و مدت زمان پیش تیمار (12 و 24 ساعت) بود. نتایج نشان داد، درصد جوانه زنی، شاخص میزان جوانه زنی، طول ساقه چه، وزن خشک ریشه چه و ساقه چه، وزن خشک بذر و شاخص های طولی و وزنی قدرت بذر تحت تاثیر اثرات متقابل زمان در غلظت قرار گرفت، همچنین طول ریشه چه و شاخص جوانه زنی تنها تحت تاثیر عامل های اصلی غلظت و زمان قرارگرفتند. با افزایش غلظت اسید سالیسیلیک در 12 ساعت، جوانه زنی روند نزولی داشته و بعد از غلظت 1000 میکرومول در لیتر مجددا افزایش یافت؛ ولی در 24 ساعت جوانه زنی ابتدا روند افزایشی و سپس در غلظت 800 میکرومول در لیتر کاهش یافت. تغییرات شاخص میزان جوانه زنی، شاخص طولی و وزنی قدرت بذر نیز مشابه جوانه زنی بود. تغییرات طول ساقه چه و وزن خشک ریشه چه در 12 ساعت با افزایش غلظت اسید سالیسیلیک بیشتر از 24 ساعت بود ولی در مورد وزن خشک ساقه چه افزایش غلظت اسید سالیسیلیک در طی 12 ساعت موجب کاهش مقدار آن و در 24 ساعت موجب افزایش مقدار آن گردید. به طور کلی بیشترین شاخص های جوانه زنی در محدوده 1000 میکرومول بر لیتر اسید سالیسیلیک در طی 24 ساعت پیش تیمار مشاهده شد، این در حالی است که بیشترین رشد گیاهچه در همین محدوده ولی در مدت زمان 12 ساعت به دست آمد.

    کلیدواژگان: اسید سالیسیلیک، جوانه زنی، ساقه چه، قدرت بذر، گل گاوزبان
  • مریم گودرزیان قهفرخی*، بابک درویشی، الهه قاسمی صفحات 24-34

    ارزیابی مقاومت گیاهان به تنش های محیطی به ویژه در زمان جوانه زنی و استقرارنقش مهمی در انتخاب ارقام مناسب برای کشت در شرایط ناپایدار محیطی دارد.در این پژوهش ویژگی های جوانه زنی بذر و تغییرات آنزیمی دو رقم گندم در سطوح مختلف تنش شوری مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتور اول دو رقم گندم به نام های چمران و وریناک و فاکتور دوم چهار سطح تنش شوری (صفریا شاهد، 40، 80 و 120 میلی مولار کلریدسدیم) بودند.نتایج نشان داد که افزایش تنش شوری سبب کاهش درصد و سرعت جوانه زنی و کاهش وزن خشک ریشه چه و ساقه چه و افزایش میزان پراکسیداسیون لیپید شد. مقادیر تمام شاخص های جوانه زنی مورد مطالعه در رقم وریناک کمتر از رقم چمران بود. فعالیت آنزیم کاتالاز در رقم وریناک در تمامی سطوح شوری کاهش ولی در رقم چمران افزایش یافت. به علاوه فعالیت آنزیم های آسکوربات پراکسیداز و گلوتاتیون ردوکتاز در رقم وریناک در تمام سطوح شوری کمتر از رقم چمران بود. بنابراین با افزایش گونه های فعال اکسیژن در شرایط تنش شوری در رقم وریناک، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانت در سلول به شدت تحت تاثیر قرار گرفت و شاخص های جوانه زنی در این رقم نسبت به رقم چمران کاهش بیشتریپیدا کردند.

    کلیدواژگان: مالون دی آلدئید، آنزیم های آنتی اکسیدانت، گندم، تنش شوری
  • محبوبه بصیری، محسن موسوی نیک، آسیه سیاهمرگوئی*، مریم زارع صفحات 35-52

    جوانه زنی مرحله ای مهم در استقرار گیاهچه است که نقش مهمی در تولید گیاهان زراعی دارد. این مراحل به شدت تحت تاثیر اثرات متقابل کیفیت بذر و تنش های محیطی قرار می گیرند. این آزمایش به منظور بررسی تاثیر سالیسیلیک اسید در واکنش بذرهای زوال یافته گندم (رقم هامون) در سطوح مختلف شوری در مرحله جوانه زنی صورت گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورها شامل 2 سطح زوال (صفر و 72 ساعت)، 3 سطح سالیسیلیک اسید (صفر، 01/0 و 1/0 میکرو مولار) و 4 سطح شوری (صفر، 50،100 و 150 میلی مولار) بودند. نتایج تجزیه آماری داده ها نشان داد که با افزایش سطوح شوری، در بذرهای زوال یافته سرعت و درصد جوانه زنی و همچنین طول ساقه چه، طول گیاهچه، وزن تر ریشه چه، وزن تر ساقه چه، وزن خشک ریشه چه، وزن خشک ساقه چه در مقایسه با بذور تیمار نشده کاهش یافت. اما با افزایش سطوح شوری درصد کربوهیدرات و پرولین اندام های هوایی گندم افزایش یافت، به طوری که بیشترین میزان کربوهیدرات و پرولین در تیمار 150 میلی مولار شوری حاصل شد. تیمار بذور زوال یافته با سالیسیلیک اسید سبب بهبود شرایط تنش در گیاهچه های گندم شد. به طورکلی نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که سالیسیلیک اسید می تواند تحمل بذور زوال یافته گندم به شوری را افزایش دهد.

    کلیدواژگان: جوانه زنی، زوال بذر، سالیسیلیک اسید، شوری
  • یوسف قاضی خانلو ثانی*، حمید باقری، خلیل جمشیدی صفحات 53-67

    به منظور بررسی امکان بهبود شاخص های جوانه زنی بذر و رشد اولیه گیاه چه ذرت رقم ماکسیما توسط کلسیم تحت تنش شوری ناشی از NaCl، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه فیزیولوژی دانشگاه زنجان انجام شد. از محلول های کلرید سدیم (صفر، 3، 6 و 9 دسی زیمنس بر متر به ترتیب با افزودن صفر، 92/1، 84/3 و 76/5 گرم نمک کلرید سدیم در هر لیتر آب) به عنوان سطوح شوری و از کلرید کلسیم به عنوان منبع کلسیم استفاده گردید که در آن سطوح صفر، 4، 8 و 12 میلی مولار مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که جوانه زنی بذر، رشد ریشه چه و ساقه چه گیاهچه ها با افزایش غلظت کلریدسدیم کاهش یافت و درصد جوانه زنی نهایی از 65 درصد در شاهد به 33/43 درصد در تنش شوری 9 دسی زیمنس بر متر رسید. کلرید کلسیم در سطح 4 میلی مولار توانست اثر منفی شوری را تا غلظت 9 دسی زیمنس بر متر کاهش دهد و از کاهش جوانه زنی، طول ریشه چه و ساقه چه جلوگیری کند. به طوریکه سطح 4 میلی مولار کلرید کلسیم، درصد جوانه زنی را در سطوح 3، 6 و 9 دسی زیمنس بر متر مربع به ترتیب از 55 به 33/58 درصد، از 50 به 60 درصد و از 33/43 به 33/58 درصد نسبت به شاهد همان سطوح افزایش داد. غلظت 8 میلی مولار کلریدکلسیم توانست اثرات بهبودی را در غلظت های 3 و 6 دسی زیمنس به ترتیب به میزان 18/18 و  66/46 درصد از خود نشان دهد و غلظت 12 میلی مولار کلریدکلسیم نتوانست اثر تعدیلی بر صفات مورد مطالعه داشته باشد. همچنین، تحت شرایط بدون تنش، کلرید کلسیم در غلظت های 4 و 8 میلی مولار توانست شاخص بنیه، وزن خشک و وزن تر گیاهچه ها را افزایش دهد. بنابراین نتایج حاکی از امکان افزایش شاخص های جوانه زنی بذور ذرت در شرایط بدون تنش، علاوه بر اثر تعدیل کنندگی آن بر تنش شوری بود.

    کلیدواژگان: استقرار گیاهچه، بهبود دهندگی کلسیم، تحمل به شوری، جوانه زنی، کلرید سدیم، کلسیم
  • قربانعلی رسام*، بنیامین ترابی، فاطمه گروسی، عاطفه بدری صفحات 68-77

    به منظور بررسی تاثیر آللوپاتیک عصاره آبی برگ کاکوتی بر ویژگی های جوانه زنی و رشد گیاهچه ارقام گندم، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه تحقیقات بذر مجتمع آموزش عالی شیروان در سال 1393 انجام شد. عامل اول ارقام گندم پیشتاز، پیشگام، سایونز و عامل دوم غلظت های عصاره آبی برگ کاکوتی در 5 سطح شامل صفر (آب مقطر)، 5/1، 3، 6، 10 درصد بود. نتایج نشان داد که بین ارقام و غلظت های مختلف عصاره برای تمامی صفات مورد مطالعه اختلاف معنی دار وجود داشت. اثر متقابل رقم و غلظت عصاره بر تمامی صفات به جز حداکثر درصد جوانه زنی معنی دار شد. حداکثر درصد جوانه زنی به رقم پیشتاز با میانگین 27/96 درصد و به تیمار شاهد با 67/97 درصد اختصاص داشت. برای سایر صفات، مقایسه میانگین ارقام در هر سطح غلظت عصاره نشان داد که در بیشتر غلظت ها رقم پیشتاز از برتری نسبتا محسوسی نسبت به دو رقم دیگر برخوردار بود. تجزیه رگرسیون نشان داد که مقادیر درصد و سرعت جوانه زنی، وزن خشک گیاهچه، طول ریشه چه و ساقه چه در تمامی ارقام با افزایش غلظت عصاره به طور خطی کاهش یافت. در هر سه رقم زمان تا شروع و پایان جوانه زنی تحت تاثیر عصاره افزایش معنی داری پیدا نمود. نتایج نشان داد که برگ کاکوتی حاوی ترکیبات بازدارنده جوانه زنی و رشد گیاهچه گندم است که بایستی در برنامه ریزی تناوب زراعی منطقه مورد توجه قرار گیرد.

    کلیدواژگان: آللوپاتیک، جوانه زنی، کاکوتی، گندم، گیاهچه
  • ماهرخ بلندی عموقین*، احمد توبه، رقیه شاکری عموقین صفحات 78-87

    مطالعات آزمایشگاهی و گلخانه ای برای تعیین اثر آللوپاتیک علف های هرز باریک برگ بر جوانه زنی و رشد گیاهچه گندم در سال 1392 در آزمایشگاه و گلخانه تحقیقاتی دانشکده ی کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی انجام گرفت. بررسی آزمایشگاهی بر اساس طرح کامل تصادفی با 7 تیمار عصاره بقایای گیاهی شامل: عصاره بذر چاودار، عصاره ریشه چاودار، عصاره اندام هوایی چاودار، عصاره بذر یولاف، عصاره اندام هوایی یولاف، عصاره ریشه یولاف با شاهد (آب مقطر) بود. بررسی گلخانه ای به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی، که فاکتور اول: بقایای گیاهی در 5 سطح (شاهد بدون بقایای گیاهی، پودر بذر چاودار، پودر اندام هوایی چاودار، پودر بذر یولاف، پودر اندام هوایی یولاف) و فاکتور دوم: مدیریت بقایای گیاهی در 3 سطح (1: ابتدا کاشت بذر گندم سپس اضافه کردن پودر بقایای گیاهی و در آخر اضافه کردن خاک،2: ابتدا کاشت بذر گندم سپس اضافه کردن خاک بر روی بذر گندم و در آخر اضافه کردن پودر بقایای گیاهی و 3: ابتدا کاشت بذر گندم در گلدان و سپس اضافه کردن خاک بر روی بذر گندم و در آخر اضافه کردن پودر بقایای گیاهی به علاوه استفاده از عصاره بقایای گیاهی) بود. هر دو آزمایش در 3 تکرار اجرا گردید. نتایج آزمایشگاهی نشان داد، عصاره بذر چاودار (Secale cereale L.) و اندام هوایی یولاف (Avena ludoviciana L.) نسبت به بقیه اندام ها تاثیر آللوپاتی بیشتری بر جوانه زنی و رشد گندم داشتند. به طوری که تعداد گیاهچه ظاهر شده را، به ترتیب 17و 11 درصد، طول گیاهچه را به ترتیب 28 و 30 درصد، تعداد برگ را به ترتیب 22 و10 درصد و درصد گیاهچه نرمال را به ترتیب 21 و 11 درصد نسبت به شاهد کاهش دادند. نتایج آزمایش گلخانه ای نشان داد، بقایای بذر چاودار در زمان اعمال هر سه مدیریت به ویژه در مدیریت اول و سوم و بقایای بذر یولاف به ویژه در مدیریت دوم تاثیر بازدارندگی بیشتری روی شاخص های اندازه گیری گندم داشتند. در میان بقایای گیاهی، بذر چاودار بیشترین اثر آللوپتیک را روی شاخص های اندازه گیری نشان داد و این می تواند نویدی باشد در تولید علف کش هایی با منشا طبیعی.

    کلیدواژگان: جوانه زنی، چاودار، عصاره گیاهی، گندم، یولاف
  • امید انصاری*، فرزاد شریف زاده، سید علی طباطبایی، علی مرادی صفحات 88-95

    شرایط نامساعد انبارداری، به خصوص رطوبت نسبی بالای محیط انبار و دمای بالا، به شدت بر کیفیت بذر اثر می گذارد. به منظور کمی سازی تاثیر دما و رطوبت بر زوال بذر و تعیین ضرایب حیات، آزمایشی به صورت تجزیه مرکب زمانی با دو عامل دما و رطوبت در آزمایشگاه بذر پردیس کشاورزی دانشگاه تهران در سال 1391-1390 انجام شد. به این منظور تیمار دمایی شامل چهار سطح 15، 25، 35 و 45 درجه سلسیوس و تیمار رطوبتی شامل سه سطح 10، 12 و 14 درصد به ترتیب به عنوان عامل های اول و دوم انتخاب شدند. نتایج نشان داد که با افزایش در رطوبت و دمای محیط انبارداری درصد جوانه زنی به طور معنی داری کاهش یافت. کمترین سطح زوال در دمای 15 درجه سلسیوس با رطوبت 10 درصد مشاهده شد، که بعد از 360 روز، جوانه زنی از 94 به 92 درصد کاهش یافت و در دمای 45 درجه سلسیوس و رطوبت 14 درصد بعد از 40 روز از 94 درصد به 2 درصد رسید. برای معادله قابلیت حیات بذر چاودار کوهی ضرایب تعیین شد که  مقدار KE، CW، CH و CQ به ترتیب 64944/6، 67922/2، 06185/0 و 00017154/0 به دست آمد.

    کلیدواژگان: انباردارداری، چاودار کوهی، طول عمر بذر